امام حسین (ع) : حال که بدنهای ما برای مردن آفریده شد پس چه بهتر که این مرگ در راه خدا باشد .
اینجانب به فرمایش رهبر عالیقدر امام خمینی و بنابه وظیفه شرعی و اسلامی خود با اراده آهنین و استوار به جبهه نبرد ایمان علیه کفر روانه شدم تا بتوانم خدمتی به امام خود که همان خدمت به اسلام می باشد کرده باشیم و حاضرم تا آخرین قطره خون در راه هدف خود که همان اسلام عزیز می باشد فداکاری کنم و از هیچ کوششی فروگذاری نکنم خدا را شگر می کنم که چنین لیاقتی رانصیب این حقیر گردانیده تا بتوانم در راه او و اهداف شهدا گام بردارم و در این راه اگر به درجه شهادت نائل گردم سعادتی بس عظیم بوده که خداوند به من عنایت فرموده و مقامی است که پروردگار به هر کس نمی دهد و در این راه هر کس کشته شود به قرب الهی خواهد رسید . و از خدا می خواهم که این لیاقت یعنی کشته شدن در راهش را نصیب من بفرماید و اگر چنانچه کشته شدم به آرزویی که همیشه از خدای خود طلب آنرا می کردم رسیدم و پیروز و مفتخر می باشم و چه در این دنیا و چه در آخرت سر بلند خواهم شد و چه شیرین و گوارا می باشد شهادت در راه خدا و شهادت تازه یک زندگی جاوید و همیشگی و ابدی خواهد بود . پدر و مادرم افتخار کنید و سر بلند باشید که بین بچه هایتان یکی را بعنوان خمس تقدیم خدا کرده اید و خداوند به شما اجر بزرگ عنایت فرماید . بستگانم شما رسالت خون مرا به گردن بگیرید و بخروشید تا اسلحه بر زمین افتاده من بی صاحب نماند و پیرو خط امام باشید .
خواهرانم حجاب خودتان را حفظ کنید و زینب وار راهتان را ادامه دهید و مانند زینب پیام خون مرا به گوش همه برسانید و سنگر عفت خودتان را حفظ کنید .
شهید سید علی موسوی تاکامی فرزند میرقربان در اولین روزهای بهاری مورخ 1/1/1346 در روستای تاکام چشم به دیده جهان گشود تا اینکه به سن مدرسه رسید و دوران پنج ساله ابتدائی را در زادگاهش روستای تاکام به اتمام رسانید سپس جهت ادامه تحصیل به ساری روانه شد و در مدرسه راهنمائی طبری مشغول به تحصیل شد و با رنج و مشقّت فراوان و ضعف بنیه مالی دوره سه ساله راهنمایی را به پایان رسانید . شهید سید علی روزهای بیکاری را جهت امرار معاش به کارگری مشغول می شد تا دست نیاز به سوی کسی دراز نکند و در سال تحصیلی61 -60 دوره اول متوسطه را در دبیرستان شهید با هنر ثبت نام نموده ولی با توجه با مساله جبهه و علاقه شدید به امام و اسلام راهی جبهه شد و درجبهه هم از ادامه تحصیل غافل نشد او برای اولین بار در منطقه جنوب اهواز پایگاه شهید بهشتی در چند نوبت در عملیتهای مختلف حضور فعال داشت و سر انجام در آخرین مرحله در آذر ماه سال 1365 به تیپ 2 گردان مالک اشتر بعنوان نیروی بسیجی پیوست و در عملیات کربلای 5 منطقه شلمچه و در مورخه 19/10/65 جان را به جان آفرین تسلیم نمود و به آرزوی دیرینه خود که شهادت را سرنوشت زندگی خود می دانست رسید و جزو شهدای مفقود الجسد محسوب گردید و بعد از 11 سال در فصل خزان پاییزی مورخه 15/7/76 با کیسه ای پر از استخوان و بادگیر پوسیده و جدا از هم در ساری تشیع و در زادگاهش در روستای تاکام کنار قبر پدر و مادرش و دیگر شهدای گرانقدر روستا به خاک سپرده شد .